Environmentalist


 

  جمهوری اسلامی ایران، اخیراً در بین 151 کشور مورد بررسی، از منظر شاخص سرزمین شاد (HPI) توانست با 4 پله ارتقاء در جایگاه هفتاد و هفتم جای گیرد؛ جایگاهی که موقعیت ایران را از بسیاری کشورهای قدرتمند و ثروتمند جهان از جمله آمریکا، دانمارک و روسیه بهتر نشان می‌دهد. در حقیقت، این شاخص می‌گوید: به رغم آن که ایران از منظر شاخص‌های رفاه و رشد اقتصادی، در حال حاضر از کشورهای یاد شده، موقعیتی ضعیف‌تر دارد، اما سرزمین و قلمرو سیاسی‌اش، واجد چنان ارزش و استعدادی است که می‌تواند در صورت اعمال مدیریتی کارآمدتر و هماهنگ‌تر با توان بوم‌شناختی سرزمین، رفاهی به مراتب پایدارتر و نشاطی درخورتر به اهالی سرزمینش، اعم از انسان، گیاه و جانور اعطا کند؛ موقعیتی که احتمال دستیابی کشورهایی چون دانمارک به آن در شرایط برابر، بسیار کمتر می‌نماید.

    امّا شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که سبب شده تا ایران به چنین جایگاهی دست یابد، وسعت قابل توجه مناطق چهارگانه تحت حفاظت آن است که اینک بیش از 11 درصد از خاک پهناور کشور را دربرمی‌گیرد؛ مناطقی که به رغم وجود لکنت‌های متعدد در مدیریت بهینه‌ی آنها، کماکان از کمترین بارگذاری جمعیتی، صنعتی و کشاورزی برخوردار بوده و به همین دلیل، نرخ بدهکاری بوم‌شناختی یا اکولوژیکی کشور را به طرز معنی‌داری کاهش داده‌اند؛ امتیازی که سبب شده تا ضریب شادمانی سرزمین ایران، 28 پله بالاتر از آمریکا و 50 پله بالاتر از روسیه قرار گیرد.

    با این وجود، همین وسعت زیاد مناطق تحت حمایت سازمان حفاظت محیط زیست، اگر به درستی مورد توجهی بایسته قرار نگیرد، ممکن است به یک چالش و تهدید بزرگ بدل شود. به ویژه در شرایطی که تعداد نیروی انسانی لازم برای حفاظت از این عرصه‌ها که هم اکنون در اختیار نهاد متولی قرار دارد، بین یک پنجم تا یک هفتم آن چیزی است که باید باشد. در چنین شرایطی، یک راهکار مؤثر و کارآمد، به کارگیری گشت هوایی در چند استان مهم کشور، از جمله، فارس، اصفهان، یزد، تهران، خراسان، چهارمحال و بختیاری، لرستان، خوزستان، کهکیلویه و بویراحمد، کرمان و سیستان و بلوچستان است. خوشبختانه چند سالی هم از این تمهید، دست کم در یکی دو استان مرکزی کشور تا آنجا که به یاد دارم، استفاده می‌شد که نتایج بسیار مفیدی هم دربرداشت؛ امّا متأسفانه اینک مدتی است که از این ابزار کارآمد، در حفاظت شایسته‌تر از عرصه‌های طبیعی مملکت استفاده نمی‌شود. رخدادی که برای بسیاری از فعالان محیط زیست، دلیل یا دلایلش مشخص نیست و نگارنده امیدوار است با عزمی که در اصغر محمدی فاضل و ناصر مقدسی، مدیران ارشد و دلسوز حوزه طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست می‌بیند، به این مهم توجهی بایسته‌تر شده و بدین‌ترتیب، بتوان هم جای خالی و کمبود نیروی انسانی پاسدار محیط زیست را جبران کرد و هم، سازمان حفاظت محیط زیست قادر باشد نگهبانی کارآمدتر و مؤثرتر در حفظ اندوخته‌های ارزشمند ژنتیکی کشور به شمار آید؛ رسالتی که اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر دوشش نهاده است.

 نوشته شده در  پنجشنبه 2 شهریور1391ساعت 17:13  توسط محمد درویش http://darvish100.blogfa.com/

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: جمعه 3 شهريور 1391برچسب:گشت هوایی, سازمان حفاظت محیط زیست, HPI, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ایران: 28 پله بالاتر از آمریکا؛ 50 پله بالاتر از روسیه!

    در یکی از روزهای مهر 1390، در ماجرای غلام امیری و عملیات نجات‌بخشش برای جلوگیری از غرق شدن یک خرس ماده در روستای ونک سمیرم، با حیرت پرسیدم: «چرا بازتاب رسانه‌ای نجات یک خرس در سمیرم به اندازه قتل یک خرس در همان محل انعکاس نمی‌یابد؟!»
    تو گویی انگار میل عجیب و اسرارآمیزی در آدمی وجود دارد تا راوی و بازگوکننده و تحلیل‌گر خبرهای ناخوش و رخدادهای ناگوار و پس‌رفت‌های خجلت‌بار باشد؛ درصورتی که واقعاً همه‌ی خبرها هم بد نیست ...
    و یکی از تازه‌ترین این خبرها، ماجرایی است که در بیست و ششمین روز از مردادماه 1391، آن را در صفحه هفت روزنامه آرمان انتشار دادم؛ ماجرایی که کوشیده است، بپرسد:
    چرا افزایش ضریب شادمانی ایرانیان، به اندازه کاهش آن، جذابیت ندارد؟ نه برای مردم، نه اهل رسانه و نه حتا سازمانی که برای یافتن خبرهای خوش، به سوراخ موش هم رحم نمی‌کند! می‌کند؟

 

چرا آن سقوط را همه می‌بینند؛ اما این صعود را نه؟

 

      تازه‌ترین رده‌بندی کشورهای جهان مبتنی بر شاخص سرزمین شاد یا (Happy Planet Index (HPI که در ماه ژوئن گذشته توسط یک بنگاه اقتصادی مستقل به نام (nef (the new economics foundation و با حمایت نهادهای معتبر محیط زیستی و اقتصادی وابسته به سازمان ملل متحد، منتشر شده است، نشان می‌دهد که جایگاه ایران در بین 151 کشور مورد بررسی، با 4 پله بهبود، از رتبه 81 به رتبه 77 ارتقاء یافته است. به عبارت دیگر، فقط 76 کشور در دنیا وجود دارد که مردمش به صورت بالقوه شادتر از ایرانیان هستند.

  این شاخص که هر سه سال یکبار مورد اندازه‌گیری قرار می‌گیرد و از حاصل ضرب شاخص رفاه اقتصادی (Experienced well-being) در شاخص امید به زندگی (Life expectancy) تقسیم بر شاخص ردپای بوم‌شناختی (Ecological Footprint)، بدست می‌آید، نشان می‌دهد که رابطه‌ای ‌مستقیم و معنی‌دار بین سرزمینی که از طبیعتی مطلوب‌تر، با توان بوم‌شناختی بیشتر و غنای اکولوژیکی درخورتر بهره‌مند است با مردمی که در آن سرزمین زیست می‌کنند، وجود دارد. به عبارت ساده‌تر، هر چه زیگونگی حیات (تنوع زیستی) در کشوری بیشتر باشد، هر چه گیاهان و جانوران ساکن در یک قلمرو سیاسی، از امنیت بیشتر، زیستگاه غنی‌تر و امید به زندگی متعادل‌تری برخوردار باشند، انتظار می‌رود که مردم ساکن در آن اقلیم سیاسی هم از نشاط، شادی، روحیه و کارایی بیشتری برخوردار بوده و درجه افسردگی و میل به خودکشی در آنها در کمینه باشد.

    در حقیقت، این شیوه‌ی ‌نوین رتبه‌بندی کشورها که عملاً از سال 2006 میلادی آغاز شده است، کمک می‌کند به ترویج حسابداری سبز و انتقال اقتصاد ملّی بر بنیاد ملاحظات اقتصاد اکولوژیکی در بین کشورهای عضو سازمان ملل متحد؛ یعنی همان آموزه‌ای که طراحان برنامه پنج ساله چهارم کشور در قالب ماده 59 در متن آن گنجاندند که البته تحقق نیافت؛ اما خوشبختانه، عیناً به برنامه پنجم افزوده شد.

    در بررسی گزارش اخیر، البته می‌توان تحلیل‌های متنوع و فراوان بسیاری را ارایه داد؛ از جمله این که ایران، در حالی به رتبه 77 دست یافته است که رتبه ایالات متحده آمریکا 105 است که یک آبروریزی بزرگ برای کشوری محسوب می‌شود که ادعای حفاظت از محیط زیستش، گوش دنیا را کر کرده است. همچنین، رتبه روسیه در این جدول، 122 است که به مراتب وضعیت وخیم‌تری را نشان می‌دهد. اما شاید از این دو مورد تأمل‌برانگیز‌تر برای ایرانیان، وضعیت اسفبار اغلب کشورهای ثروتمند حاشیه جنوبی خلیج فارس است، به نحوی که در این جدول، امارات متحده عربی در رتبه 130، کویت در رتبه 143، بحرین (146) و قطر در رتبه خفت بار 149 قرار دارند (کشوری که قرار است میزبان جام جهانی فوتبال هم باشد و حتا ادعای برگزاری المپیک را هم دارد!) که فقط دو کشور بسیار فقیر چاد و بوتسوانا در آفریقا را در زیر دست خود می‌بیند. البته وضعیت کشور عربستان سعودی به دلیل وسعت زیاد و جمعیت کم آن، همچنان از دیگر کشورهای منطقه بهتر بوده و در رتبه 56 قرار دارد. هر چند همین کشور، با یک سقوط فاحش 43 پله‌ای نسبت به سال 2009 روبرو بوده است که نشان از شتاب تخریب محیط زیست در آن کشور و شکست طرح‌های بلندپروازانه‌ی نمک‌زدایی‌اش دارد.

     واپسین نکته آن که نگارنده نمی‌تواند حیرت خود را مخفی سازد از این که چرا زمانی که در آغاز سال 2012 در شاخص EPI (شاخص عملکرد محیط زیستی) اعلام شد که جمهوری اسلامی ایران، 36 پله سقوط کرده است ، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی آفرید و حتا سازمان حفاظت محیط زیست کشور را وادار به واکنش کرد؟ اما اینک که از منظر شاخص سرزمین شاد بهبود داشته‌ایم (هر چند اندک)، اما هیچ رسانه‌ای به آن نمی‌پردازد و شگفت‌آورتر آن که حتا سازمان متولی محیط زیست کشور هم که علی‌القاعده باید از این فرصت سود جوید، به آن اشاره‌ای نمی‌کند؟! انگار که همه در خواب غفلت و بی‌تفاوتی به سرمی‌بریم! نمی‌بریم؟

    دست آخر آن که هر چند، به نسبت سال 2009، موقعیت ما 4 پله بهبود یافته است، اما یادمان باشد که رتبه ایران در سال 2006، شصت و هفتم بود! یعنی هنوز 10 پله نزول را نسبت به شش سال پیش باید بپذیریم.

     و این که هموطن عزیز من!

    با نگاهی به چند کشور نخست این جدول و مشاهده‌ی نام کشورهایی چون کاستاریکا، ویتنام، ال‌سالوادر، جامائیکا، پاناما، نیکاراگوئه و ونزوئلا، فکر می‌کنید چرا شادترین مناطق جهان باید چنین کشورهایی باشند؟

    پی نوشت:

    - متن کامل گزارش سال 2012 شاخص سرزمین شاد

    - رتبه بندی کامل 151 کشور جهان با توجه به سه شاخص رفاه، امید به زندگی و ردپای بوم‌شناختی
 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب: شاخص سرزمین شاد, HPI, غلام امیری, خرس, روستای ونک سمیرم, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , mannane.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com